Alireza Roozegar

Ghorsaye Sardard

منو وادار نکن بشکنه بغضم من از سنگینی این بغض میترسم
من از اطرافیانم روزی چندبار جای قرصای سردردو میپرسم
بعده یه عشق چند ساله ی مبهم تو چشمام بی کسی فریاد میزد
عشقم بخاطر عشق جدیدش وقت رفتن سر من داد میزد
هی غریبه جای من نشستی پاشو خیلی دست و پا زدم واسم بمونه
هی غریبه دنیامو ازم نگیری اون همه دار و ندارمه میدونه
هی غریبه جای من نیستی بفهمی تو نبودش من روزی چندبار شکستم
هی غریبه اون کنارت موندنی نیست من پای درد دلاش خیلی نشستم
بی خیال این همه خاطره نشو نرو باعث و بانی این فاصله نشو نرو
من دوست دارم برگرد
اون غریبه شکل من عاشق خود تو نیست
اون غریبه شکل من تنها عاشق تو نیست
من دوست دارم برگرد
بی خیال این همه خاطره نشو نرو باعث و بانی این فاصله نشو نرو
من دوست دارم برگرد
اون غریبه شکل من عاشق خود تو نیست
اون غریبه شکل من تنها عاشق تو نیست
من دوست دارم برگرد
بی خیال این همه خاطره نشو نرو باعث و بانی این فاصله نشو نرو
من دوست دارم برگرد
اون غریبه شکل من عاشق خود تو نیست
اون غریبه شکل من تنها عاشق تو نیست
من دوست دارم برگرد