Erfan Artwo

Sick Love 2

امشب عجب شبيه
زمان سرعت رابغل كرد
گمان دارم ديوانه شدم
سر به سرم نگذار
بي در و پيكر شدم
ترك عادت ها موجب مرضم شد
سردگمي ها ام باعث بي هويتي ام شد
كلمات با سرعت در ذهنم مرور ميشود
نياز به دوا و دارو دارم اما مغزم اجازه نميدهد
ميخواهم بروم اما فكر و خيال ازتو نابودم كرد
روزمرگي تسخير كرد وجودم را
مرگ را آرزو كردم
نه تنها پدرم بلكه ازرائيل را هم نااميد كردم
خسته ازين همه نقاب و ادا
خسته ازين همه دروغ و زنا
تعهد اول از خودمان شروع ميشود
تا خودت را دوست نداشته باشي
نميتواني من را دوست داشته باشي
نميتواني تعهدي به من بدهي
نميتواني صداي قلبم بشنوي
نميتواني دركم كني نميتواني لعنتي دلم شكسته از زخم هاي گذشته
اعتماد از دست رفته
به چشمانم هم ندارم اعتماد چه برسد به دستان لطيف تو با خنده ي زيبايت
من خودم را زياد گول زده ام
براي داشتنت همه كار كردم
طاقت ديدن خار در دست تو نبود ولي خويش را همه كس به فنا دهند نيايد به ابرو خم به لب هايم آر
چرا كه نفس در نفس بود زنده و مرده قفس بود در باز جهنم را بهشت سازد دستان پر مهرت
همه كس نزد تو ديوانه شدند بس ، جمله ي من است به تو
من ديونه ام شايد
تو چي ميدوني از من چنتا حرف دروغ يا راست بازم شايد
دورم خيلي شلوغ بود شايد
تلاش كردي واسه داشتنم شايد
ولي تلاش كردم واست مطمعنام
چون من خودمو ميشناسم
واسه هرچي ميخواستم تلاش كردم و بهش رسيدم
حالا ميخوام واسه يه زندگي جديد تلاش كنم
جايي كه فرسنگ ها با اينجا فاصله داره و ميخوام روز هاي خوبمو تنهايي بسازم و به آرامش برسم با خودم نه با وجود آدم ها
ميخوام آرامشو تو خودم بسازم
ميدونم تو اوج جواني پير شدم
ميدونم تو اوج جواني مريض شدم
با اين كه تو ميدونستي منو مريض اون
چشماي درشت ، مو هاي بافتني ، لبات ، عطر خوش بدنت كردي چرا
چرا اين كارو كردي ؟
من كه نازتو خريدارم به قيمت جونم
رازتو گوش ميدم و چالش ميكنم همونجا درست بغل چال گونت
شايدم اشتباه از من بود كه گفتم
ولي من هر وقت حرفي زدم پاش بودم
پاش موندم نه فقط واسه داشتنت واسه ساختن
يه دل پر از درد و بدي دارم ؟
حالا تو بگو خريداري
دوست داري حالمو خوب كني
دوست داري باهام باشي
تو اوج جواني پيرم ولي واسه تو هميشه اون بچه شاد و خندون ميشم كه دوست نداشته باشي يه لحظه منو رها كني
يه لحظه ازم جدا بشي
باز دلم گرفت
باز خون سرازير شد
باز لكه آنجا باز لكه اينجا همه جا لكه لكه لکه مي آورد
سرگيجه درد بدن را تسخير كرد
دواي دردم بغل توست
گرماي وجودت مرا مست ميكند
ترديد ندارم تسكين تويي درمان تويي شراب ناب شيراز تويي