Roozbeh Nematollahi

Mashreghiye Ashegh

ای یاد تو در گوشه به هر گوشه ی خاکم
ای سرو جوان وطن ، ای شاخه ی تاکم
ای باغ بهار آینه ، ای خنده ی باران
ای روشنی خانه و ای لاله ی پاکم
ای روشنی خانه و ای لاله ی پاکم
تو پنجره ها را به سحرگاه گشودی
پیوسته چراغ ره تاریک تو بودی
ای مشرقی عاشق و ای لاله ی مومن
با نور نشستی و از آینه سرودی
قلب وطن از قلب تو پیوسته تپیده
این عشق ببین خانه به خورشید کشیده
سیمرغی و ققنوس و امرداد و نمیرا
چون اختری از خاک به افلاک رسیده
سیمرغی و ققنوس و امرداد و نمیرا
چون اختری از خاک به افلاک رسیده
ای یاد تو در گوشه به هر گوشه ی خاکم
ای سرو جوان وطن ، ای شاخه ی تاکم
ای باغ بهار آینه ، ای خنده ی باران
ای روشنی خانه و ای لاله ی پاکم
ای روشنی خانه و ای لاله ی پاکم
گلبانگ تو در باغ کشانده است قناری
از عطر تو آزاد شود باد بهاری
ای سروترین سرو که بال و پر تو سوخت
خاکستر تو ذره به هر ذره هزاری
گلبانگ تو در باغ کشانده است قناری
از عطر تو آزاد شود باد بهاری
ای سروترین سرو که بال و پر تو سوخت
خاکستر تو ذره به هر ذره هزاری
ای یاد تو در گوشه به هر گوشه ی خاکم
ای سرو جوان وطن ، ای شاخه ی تاکم
ای باغ بهار آینه ، ای خنده ی باران
ای روشنی خانه و ای لاله ی پاکم
ای روشنی خانه و ای لاله ی پاکم