پرم از بوسه ی خداحافظ
پرم از بغضای مردانه
روزگارم شبیه زندان است
شده ام با زمانه بیگانه
گریه کردم به حال آیینه
وسط خنده های مصلحتی
یک نفر زیر گوش هایم گفت
تو در املای زندگی غلطی
بی هدف مثل یه پیاده روام
که همیشه بدون عابر ماند
بغض دارم شبیه چشمان چمدانی
که بی مسافر ماند
سرو غمگینیم که رویایش
طعمه ی تبر شدن است
دفتر شعر شاعری که فقط
سرنوشتش از اشک تر شدن است
ترس غمناک گریه های من است
اینکه از شانه ی تو کم باشد
زل بزن برنگاه منجمدم
شاید اثبات مردنم باشد
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music