خوشم از این که پای تو بسوزم
حالا نیستی و بی سلیقه ی تو
کدوم رخت و لباسمو بپوشم
یه چشمم اشکه و یکی شده خون
دیگه شکسته تر از این نمیشم
اگرچه علتش نداده تشخیص
تو اوج سالمی بی تو مریضم
کمی آهسته تر بخند که خندت
دوباره اشک من رو جاری کرده
تو نیستی و رو دیوار قاب عکست
دلو قلب منو اون دلشکسته
کجا رفته همون کسی که میگفت
یه تار موتو به دنیا نمیدم
تو که بینایی چشم من هستی
چرا باید من از چشات بیفتم
هزار بار ردم میکنی اما
دل عاشق که هیچ عاری نداره
چکاری میشه کرد وقتی محبت
تو قلب و روح تو جایی نداره
منی که غیر عشق چیزی ندارم
چه پیشکشی واسه چشات بیارم
تو رو قسم به این دستای خالی
به جون جفتمون تنها نذارم
میگن مرگ حقه اما من
شنیدم که خودکشی خودش نوعی گناهه
همیشه حق تو باید بگیری
وقتی حق رو بهت کسی نداده
حالا نیستی و بی گرمای دستت
تو سرمای غم عشقت می لرزم
چجوری کم آوردم تو غم تو
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music