Ahmad Solo & Alireza Shah

Bemoon Ba Man

بيا بازم بخند واسم تنهام نزار بمونيم با هم
عشقت به من سرد شدو دوست داشتنت کم شدو
بيا بازم عشقم پيشم برگرد با من دو تايي دور شيم
يک صدا شيم با من باش با هم پيشم باش بازم
پيشم باش بازم بيا نزديک تر
من و تو دور شيم هم صدا شيم با من باش با من
پيشم باش بازم پيشم باش بازم
بيا نزديک تر بيا نزديک تر برگرد بازم بمون واسم
باز جايِ خاليت با خودت پُر شه با خودت پُر شه
تا هميشه تو قلبمي تا هميشه تو عشقمي تا هميشه قلبم درگيرِ توهِ
من اون رواني اَم که ميره بَد رو عصاب بيا ببين بدونِ تو سَگ شدم باز
که شبا به خاطراتِ تو چنگ مي ندازه حالا به يادِ کي شبامو سَر کنم ها ؟!
من خيلي وقتِ زندگيو رَد دادم پس تعجب نکن اگه مثه سگ باشم
من فازه بَد دادم به شبايِ تاريکم چون نخواستم مثه تو همون گدايي شَم
که هَوَلِ عشقِ فقط جَلبِ چشاته من ميرم تا به قولِ تو آدم حسابي شَم
اون مُرد مثه همه قبلش جون داد نميدونه يهو از چشم افتاد
اَه وقتي خوشي هاشو بي من سَر کرد واسه دفنِ اون دلِ ما قبرستون داد
واي اينبار حال و روزم اصلا خوش ني ما عشق و نفرت يه جا با هم کشتيم
اَااَه دست بر نمي داره دلم شکستِ غروبِ سردِه بي چاره
که با عکسايِ تو هم ديگه حرفش شده کسي پيدا نميشه اونو درکش کنه
من دارم ميرم جلو نزديک تر شَم که خنده رو ، رو لبام تحريک کردم
تو رگايي که يه روزي عشقِ تو جون داد حالا زهرِ نفرتو بهش تزريق کردم
دو تايي دور شيم يک صدا شيم با من باش با هم
پيشم باش بازم پيشم باش بازم بيا نزديک تر
من و تو دور شيم هم صدا شيم با من باش با من
پيشم باش بازم پيشم باش بازم بيا نزديکتر بيا نزديکتر