Ali Baba

Tarafdar

میبینی رفیق
تو هم یه روز مثل همه ی اینا بودیا
به خودت بگیر
من غریبه نیستم
مثل بقیه نیستم
غلافشو بکش من غریبه نیستم
نه شبیهت نیستم
مسیرم جداستو دنیام سیاه
منو میشناسی من مثل بقیه نیستم
من برای توام ولی تضاد توام
از من بدت میاد چون مرهم دردای شبای توام
دیدی بسته شد درای دورم
خرابم کن که خراب توام
میشه حرفاتو تو روم بزنی
ضربه هاتو آروم بزنی
از من نپرس که چرا درجا میزنی
یه جا وایستادم راحت تر دورم بزنی
یا تو گه بزنی به این رابطه تا بشکنه کمرم
دیدی روز به روز بالا میرفت عملم
تو هم با خنجرت بکش یه کروکی قشنگ رو بدنم
مثل همه اونایی که منو زدنم
نزار بعد تو بکشی رو بزنمو هزار تا فکر بد بزنه به سرم
میفهمی
یا باز به حالم داری میخندی
وارد حریم من نشو لفظاتو بلدم نیا حفظم همشو
اونی که خودت یه روز ازش بت ساختی خودت تو میخوای زیر آب کنی کلشو
ندارم گله ازت من
نمی‌سازم پله ازت
فقط اگه میبینی که نیستم تو جمع نیستم
نیستم تو حرف
هر حرکت فولی که تو ذاتم نیست
اگه پول تو جیب شلوار گشادم نیست
اگه به یه ور تخ*م کسو کارم نیست
که کجا ام چی میپوشم چی میخورم
با هر آش و لاشی که میبینم سریع بُر میخورم
ولی نشد هیچوقت هیچ جا بگم گه میخورم
دورمو پُر میکنم ولی بازم تنهام هام گاهی
تنها و یاغی
میرم جلو اونقدری بیدار میمونم
تا چشمام ببینن که خورشید تابید
حتی وقتی که عشقم خوابید
پیش یکی دیگه منو اصلا یادش نبود
حواسش نبود به خوبیای من
این جوابش نبود رو حرفاش نموند
پشت گوشی به حرفام گوش میکرد
ولی یکی دیگه کنارش داشت توش میکرد
صدا خنده هاش روی مغزمه
حلقش هنوز توی دستمه
خودکارم شده اسلحه واسه تو واسه اون آره روی قلبتم
با من عکس ننداز من برعکستم
اگه گریه بکنی تو من لبخندتم
سر حال باشی تو من دردتم
آزاد باشی من دستبندتم
بزار هرچی که میدوننو از من بگن
عجیب شده واسم
حتی پوشیدن طرز لباسم
نمیترسم از حکم قصاصم
تا وقتی که هستمو غیر مجازم
نمیترسم از آیندم به درک که کسی نیست پابندم
نه شنوندم نه خوانندم
من یه سازندم
روی دیوارای این شهر پُر رنگ بنویس
باید باشی تا وقتی من هستم
من سر زندگیم با تو شرط بستم
پس کاری نیست بر نیاد از دستم
منو ببخش طرفدار
اگه روز به روز پیرتر میشمو
تو روز به روز میشه لبات خندون تر
کی میشه بیشتر مدیون تر
من یا تو ؟