از عشق هیچ چیز نمیدانم ، چیزی برای آنکه بدانم نیست
چشمان مرگبار زنی زیبا ، آرام بخش زیر زبانم نیست
من تازه عاشقت شده ام اما ، از هرچه بر تو رفته خبر دارم
با من بگو که در نسخ خطیت ، خطی برای آنکه بخوانم نیست
من کل آسمان تورا گشتم ، دیریست کفتران به تو مشغولند
ای کاش نامه ای به تو اما حیف ، طوقی پیر نامه رسانم نیست
میخواستم سفر کنم و یک شب ، دیدم سبک شده چمدان یعنی
با چشمای خیس خودم دیدم ، جز خنده ی تو در چمدانم نیست
باید که اعتراف کنم انگار ، ای آینه دروغ نمیگفتی
موهای پیر و خسته ی من دیگر ، دلتنگ دستهای جوانم نیست
ای کاش دستهای تورا تنها ، ای کاش دستای تورا اینجا
ای کاش دستهای تورا اما ، پایان جمله ام به توانم نیست
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music