پُشتِ سیگارهایِ پِی دَر پِی
غُصّه بود و خیال هایِ کـَبود
مَن سَرَم دود می کشید از دَرد
چِقَد این صحنه سینمایی بود
توو دِلَم کوپه کوپه دِلتنگی
توو سَرَم سوتِ مُمتَدِ یِه قطار
رَفتی و حَرفِ آخرِت این بود:
خاطراتَم رو به خدا بِسپار!
چیزی از من نَمونده بَعد از تو
از من و ایستگاه و رِیلِ قطار
مَن هَمینَم؛ یِه عکسِ بَعد از مَن
توو یِه قابِ شکسته روو دیوار
می شِه از خاطِراتِ تو رَد شُد
می شِه با یه قَطارِ خالی رَفت
می شِه خوابید رویِ رِیلِ قطار
با یه رویایِ اِحتِمالی رَفت
چِهره در آیِنه فرو می ریخت
رو به رویِ مَن از تو، هَرچی بود
می شِنیدَم صِداتو اَز چِشمات؛
اَز نِگاهِ تو، واژه یِ بِدرود...
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music