قاصدک هان چه خبر آوردی
قاصدک هان چه خبر آوردی
از کجا وز که خبر آوردی
خوش خبر باشی اما اما
گرد بام و در من بیثمر میگردی
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند
در دل من همه کورند و کرند
قاصدک قاصدک
قاصدک چه خبر آوردی
از کجا از که خبر آوردی
دست بردار از این
در وطن خویش غریب
قاصد تجربه های همه تلخ
با دلم میگوید
با دلم میگوید
که دروغی تو دروغ
که فریبی تو فریب
که دروغی تو دروغ
که فریبی تو فریب
قاصدک