غروبا تو چشم مردم که دارن میرن به خونه
یه ترانه هست که هیچ وقت کسی اونو نمیخونه
غروبا تو دل مردم پره از حرف نگفته
قصه ی اینهمه دیو و اینهمه زیبای خفته
گنبد سرد قصه کبود تازیانه س
وقت طلوع تازه تو ریتم این ترانه س
تو انجماد این شب چشمات شعله ور کن
که این چراغ مرده، منتظر زبانه س
نفس نفس صدام کن بزار که خوش صداشم
که بی صدا شکستن، آفت این زمانه س
ستاره رو خبر کن سایه رو در به در کن
چشم تو چلچراغ ضیافت شبانه س
غزل غزل رسیدم به غربنت نگاهت
وقت سفر، نگاه تو بهترین بهانه س
محرم راز من باش مرثیه ساز من باش
که با صدای سبزت، مرثیه، عاشقانه س
نفس نفس صدام کن، بزار که خوش صداشم
که بی صدا شکستن، آفت این زمانه س
ستاره رو خبر کن، سایه رو در به در کن
چشم تو چلچراغ ضیافت شبانه س
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music