Reza Yazdani

Divoneh

چند وقت که تو از دست من رفتی‌
چند وقت روز هام دربو داغونه
اسمم یه چیز دیگه بود اما
دکتر صدام می‌زنه دیوونه
زل میزنم به آینه با بغض
بعد از تو حتی از خودم دورم
جز ابری که بی‌ وقفه میبره
چی‌ مونده از چشم‌های مغرورم
تو نیستیو با خاطرات تو
با هرچی‌ از تو مونده درگیرم
من یادگاری پس نمی‌فرستم
من یادگاری پس نمی‌گیرم
دنیا بدون تو برای من
محدوده به اندازه‌ی تختم
از اینکه دل کندی نمی‌ترسم
بعد از تو من به روزای سختم
بعد از تو تنها موندمو
هیچکس از حال من چیزی نمی‌پرسه
اصلا مهم نیس که پیشم نیستی‌
قرصام اگه باشن
دلم قرصن بهشون
وقتی‌ دل میگیره
چشمامو میبندمو یاد تو می‌‌افتم
تو باید این حرفا رو میشنیدی
من باید این حرفارو می‌گفتم
از رویاهام دست بر نمی‌دارم
این تنهائی‌ خیلی‌ برام زوده
با اینکه خیلی‌ سخته باورش اما
انگار حق با دکترم بود
تو نیستیو با خاطرات تو
با هرچی‌ از تو مونده درگیرم
من یادگاری پس نمی‌فرستم
من یادگاری پس نمی‌گیرم
دنیا بدون تو برای من
محدوده به اندازه‌ی تختم
از اینکه دل کندی نمی‌ترسم
بعد از تو من به روزای سختم
بعد از تو تنها موندمو
هیچکس از حال من چیزی نمی‌پرسه
اصلا مهم نیس که پیشم نیستی‌
قرصام اگه باشن
دلم قرصن بهشون