نمی رنجم اگر باور نداری عشق نابم را
نمی رنجم اگر باور نداری عشق نابم را
که عاشق از عیار افتاده در این عصر عیاری
صدایی از صدای عشق خوشتر نیست حافظ گفت
اگر چه بر صدایش زخمها زد ،تیغ تاتاری
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است
اکسیر من نه اینکه مرا شعر تازه نیست
من از تو مینویسم و این کیمیا کم است
سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست
در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است
تا این غزل شبیه غزلهای من شود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است
گاهی تو را کنار خود احساس میکنم
اما چقدر دلخوشی خوابها کم است
خون هر آن غزل که نگفتم ،به پای توست
آیا هنوز آمدنت را بهار کم است
حیف از این روز که بی عشق شب آمد ای عشق
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music