Mehdi Kamo

Naya Pisham

نیا پیشم دیگه
نمیخوام ببینمت به خدا قسم
من دوست داشتم و باهات دستام گرم بود
ولی الان چی هان؟؟تو برو چون که حالم بده
پریشونم از کردن به خودم پشیمونم
من که رو سرت قسم میخوردم
تو رفتی گذاشتی تنها بمونم
پس بسه دیگه هرچی سختی کشیدم
و سرده تمام جسم و وجودم الان
بعد تو همه خندیدن و گفتن
این دو تا نبودن اصلا دو بال واسه پرواز
ببین پچ پچ صداتم هنوز تو گوشمه که گفتی
راه منه و راه تو اونوره ولی الان چی
با چه رویی برگشتی میگی رفتارت از اون یارو بهتره
چقد دلگیره این خونه فقط با مرگ درگیرم
تو بودی زنده میموندم تو رفتی بی تو میمیرم
بهت گفتم کنارم باش توی اسونی و سختی
ولی یادت نره اینو تو بودی اخرش رفتی
همیشه میخواستم بزنیم حرفای خوب خوب
و بریم زیر بارون باشن دستامون جور
و رفتی نداشتی لیاقت عشقی
و منم زدم واست ربان مشگی
بالا دیونه میشد با تو گرمتر صداش و
تو برو دیگه خوش باش باهاش
بخندین و با هم شاد باشین
بگو بینم الان فاز ماز بالاست
تو که نبودی واسم یه دختر جلف که
بخواد بزنه واسم سو بالا چشم
و الان تک و تنها توی خیابون
و خوش بحالت که نداری تو فهمی از عشق
میدونی عشق معنیه سه چیزه
تنهایی دوری این اشکا که میریزه
چون قلم و دفتر تو نفهمیدی دلت مثل برگای پاییزه