تو از مهربونیت بهم کم نکن
اگه من باهات نا خوشی میکنم
تو از من جدا شی خدا شاهده
با اشکام جلوت خودکشی میکنم
یه کم راه بیا با من لعنتی
که شاید با احساست اروم بشم
سکوتم رو پای غرورم بزار
به عشق تو که نفس میکشم
بهت قول میدم عوض شم که تو
از این پای بندی پشیمون نشی
فراموش کن خاطرات و بزار
از این لحظه درگیر اینده شیم
ببخش سردی دستامو که من
به لبخند شیرین تو زنده ام
من خسته رو درک کن خواهشا
که محتاج گرمی یک خنده ام
برام هیچ چیزی خوشایند نیست
به جز حس تو که درون منه
به چشمام نگاه کن تا باور کنی
که نبضم به احساس تو میزنه
بهت قول میدم عوض شم که تو
از این پای بندی پشیمون نشی
فراموش کن خاطرات و بزار
از این لحظه درگیر اینده شیم