Amir Salar

Hasrate Didar

دارن از دست من میرن همه روزا بدون تو
دیگه میترسم از باغی دلم تنگه به جون تو
اگه آخر شه عمرم چی تورو اصلا نبینم چی
اگه این آرزو جا من بمونه توی سینم چی
شاید احساسم و باید یه جور دیگه میگفتم
بلد میشم همین روزا به دست وپات میفتم
یه قول دیگه دادم چی برات سهم نمیارم چی
بگم با این همه دوری به عشقت شک ندارم چی
واسه پایان این تکرار یه راه چاره هست حتما
هنوزم میشه کاری کرد هنوز چشم انتظارم من
بگم حتی یه دنیا رو نمیخوام بی تو اصلا چی
بگم اینجا تموم شهر همه مثل من هستن چی