به یاد کودکیا که دلمو هوایی کردی
توی آسمون چشمام یه شب و بارونی کردی
هنوزم یادم نرفته حاجت دل حقیرو
یه قلم کاغذ و یادداشت پای اون درخت پیر و
یادته قطره ی بارون پیش چشمام کم میاورد
دفتر خاطرهامم غصه داشت هی کم میاورد
اشک و لیخندای سردم رنگ تیرگی چشمام
منتظر بودم که یک بار تو فقط بگیری دستام
یه روزی یادمه اون سال دعوتم کردی به خونت
دل و حاجتای پیر و همه رو کردی بهونت
یادمه بم میگفتی تو ی خوابم یه چیزایی
از همه زندگی انگار من و بردی به رهایی
حالا اون روزا گذشته منم اون قبلیه نیستم
بعد اون نگاه گیرات من بنده برده نیستم
سفر آخری باز دل پای اون ذریح دل باز
یعنی دیدن دوبارت شد همه خواسته ی من باز
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music