Mehdi Rezvan

Gerye

تو نیستی پیشم و بدون خنده هات
نمیدونی که خونمون چقد ساکته
یه خاطره یه درد یه زندگی سرد
تموم سهم من شده از این رابطه
یه جای خالیو یه یادگاریو
یه بوی عطری که واسم عذاب آوره
یه مشت خاطره کنار پنجره
که زندگیمو چند سال عقب میبره
گریم میگیره یجا ببینم عطرتو یکی زده
اگه بدونی حال من چقد بده گریت میگیره
گریم میگیره چشام به یادگاریات که میخوره
اگه بدونی من چقد دلم پره گریت میگیره
ببین شبانه روز تو فکرتم هنوز
یه لحظه فکرتو مگه ولم میکنه
تو نیستی اما این خیال لعنتی
نمیدونی چکاری با دلم میکنه
تو فکرتم هنوز ولی تو عشق من
به من به درد من به این جنون فکر نکن
تموم زندگیم به زندگیت برس
توروخدا به خاطراتمون فکر نکن