Amir Apsm

Khodayaa

خدایا
این چه حاله بدیه دارم!!؟
چقد دِلگیرُ بیمارم
از این شهر کلی
گِِلگی دارم
خدا،یا
دیگه بسه پُرم از درد
دیگه خسته شدم رسما
چی میخوای دیگه از من؟
غرق میکنه خاطره ها منو
هی غصه هامو یادم میاره
مگه چقد جون داره تنش
که هر قدم اونو از پا در بیاره
میدونم هی  تورو گم میکنم
ببخش اگه جوری که خواسی نیسم
ببخش اگه از هیچکدومه این
چیزایی که بِهم دادی  راضی نیسم
غرق میکنه خاطره ها منو
هی غصه هامو یادم میاره
مگه چقد جون داره تنش
که  هر قدم اونو از پا در بیاره؟
میدونم همش گم میکنمت
ببخش اگه جوری که خواسی نبودم
ببخش ولی من از این روزایی
که اینجوری گذشته راضی نبودم
خدایا میبینی اصن این حالِ منو؟
میبینی!؟چجوری پره بغضم دائمنو!؟
میبینی؟!نیس یدونه راهه ساده ترُ
فقط تکراره یه اتفاق تازه ترو
خدایا،جلو راه انگاری بُن بسته
انگاری،رو دوشِ هممونِ یه تُن وزنه
انگاری،ما خارِ رویه گل دسته
خدا،یا،قهرمانت دیگه شد خَسه
فکرِ روزا، شبا میگیره خوابو ازم
انگاری تو اقیانوس میزنم پارو اصن
موهام مث دندونام سفید میشنُ
تمــومه این لحظه ها  یه کابوسنُ من       
فقط،از همه  باورام مونده یه تو
تویی که ،در واقع میدونم خوده منی
با اینکه  هی همش خودشو گم میکنه
ولی نزار که خورد بشه و  بخوره زمین
غرق میکنه خاطره ها منو
هی غصه هامو یادم میاره
مگه چقد جون داره تنش
که هر قدم اونو از پا در بیاره
میدونم هی  تورو گم میکنم
ببخش اگه جوری که خواسی نیسم
ببخش اگه از هیچکدومه این
چیزایی که بِم دادی  راضی نیسم
غرق میکنه خاطره ها منو
هی غصه هامو یادم میاره
مگه چقد جون داره تنش
که  هر قدم اونو از پا در بیاره؟
میدونم همش گم میکنمت
ببخش اگه جوری که خواسی نبودم
ببخش ولی من از این روزایی
که اینجوری گذشته راضی نبودم