Wares

Talkh

حاجی همه میگذرن
منم یروز میگذرم
از این دنیایی که فقط کمپلت دردا و بدیاش بود طرف
اره حاجی میگذرم
بزار بگن میکنم من وقت تلف
واسه منی که شباشو دیده با چشم باز
اینا مسخرس
نمیدونی چخبره
تویه دلی که پر شد ی طرفه
وقتی نباشه امیدی واسه قلبت
رنگشم تیره تره
بگذرون روزاتو
بزن از اون حرف خوبا تو
اینا سرجاش کی میده
جوابه فکرای شباتو
وصل به دلته قلم من
پاشو بیا اینجا بشین بغل من
حتی همه رفتن بگو طرفتم
جز تو نمونده کسی خب نوکرتم
در میاد نفسم سخت
که یادگار شد قفسه درد
باید بدم تاوان همه رو
که تهش بگن شده این پسره مرد
بیخیال مرد ندارم کشش
دور هرچی از من دیدی خط بکش
خالی کنه یهو پشتتو تو رگیت
که فقط بگیره ازت زهره چشم
تو بگو این حقه خدایی
تنها گیر کنی رو خط دو راهی
یه طرف باشه هپروت و سرد
سمت دیگش بری وصل گناهی
صبر صبر صبر
این روزا مونده همین
رفت کرد ترک
اون که گفت مال همیم
هر شب تلخ
نداره حاله تعریف
سر در دم
ندارم حالِ تعریف
ازت مونده فقط چند خط
جویای حالتم هر چند وقت
فراموش شدی از ذهن خستم
ولی نرفتی از دل تنگم
لبریز شده حرفام هنوز
هم قدمه معرفت بام
جایی دیدی اگه بی رحمم
از تو شکستم هنو سرپام
یروز داشتم حس بهت
ولی تلخ شد آخر قصه
خودت رفتی بستی درو روم
حالا میگی نبودش مثلت
عادتمه عادتامو ترک کنم
بگذرم از چیزی که سرد شدم
یادمه دستامونم سرد شدن
ولی نشد که تورو ترک کنم آخه
بودی تو قفل تنم ماه شبمو
هر طوری گذشت نشد خسته شم منو
نداشتی باور گذشتی راحت
من که بودم قده صد تا فنت
میپرن همه مثل عطر تنت
منم اون پسره مست و خل
هنوز به یاد قدیما میخونه با غم
بعضی چیزا شاید ازت دور شه ولی مثل یه ستاره از دور چشمک میزنه
یه سری اتفاقات تو زندگی تا ابد باهات میمونه