محبت در دلم چون آب جوشید
ز نور روشن مهتاب نوشید
سحرگاهان چو شبنم از سر شوق
صبوری کرد تا دیدار خورشید
من از دنیای عشق و شور مستی
چنین افتاده ام در دام هستی
من از دنیای عشق و شور مستی
چنین افتاده ام در دام هستی
به بند خود گرفتار و اسیرم
رهایم کن رها از خود پرستی
محبت در دلم چون آب جوشید
ز نور روشن مهتاب نوشید
سحرگاهان چو شبنم از سر شوق
صبوری کرد تا دیدار خورشید
ای رها ای رها
به دریاهای محنت بجو راز محبت
اگر داری امید ساحل ای دوست
مشو از زورق دل غافل ای دوست
محبت در دلم چون آب جوشید
ز نور روشن مهتاب نوشید
سحرگاهان چو شبنم از سر شوق
صبوری کرد تا دیدار خورشید
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music