شبایی که با نا امیدی سحر شد
چمدونی که هی درگیر سفر شد
کسی ندید اون روزا چجوری سر شد
رفتنم برات کبریت ِ بی خطر شد
آتیش غرور تو ادامه داره
شبمون خالی شد از ماه و ستاره
سکوتم همیشه از حال خوشم نیست
بعضی از شکستنا صدا نداره
دردای منو نمیبینی اصن
حال بدمو نمیگیری ازم
گفته بودم بدون تو بی کسم
تو نمیبینی اصن به خود خدا قسم
کنار تو روی لبهی تیغم
انگار اسلحه بوده رو شقیقهم
خوب نمیشه این زخمای عمیقم
که توی هر دقیقم با تنهایی رفیقم
منی که میگفت یه آن چشم رو هم بزار
ببین دارم میام چایی دم بزار
میگه نمیتونی راحتم بزار
جلوی آینه درد و دل کن
زندگیمون رفت زیر سقف شیشهای
میشکنه با یه مشت حرف کلیشه ای
مشکلاتی که حل نمیشه ریشه ای
نمیتونی برو دستامو ول کن
دردای منو نمیبینی اصن
حال بدمو نمیگیری ازم
گفته بودم بدون تو بی کسم
تو نمیبینی اصن به خود خدا قسم
کنار تو روی لبهی تیغم
انگار اسلحه بوده رو شقیقهم
خوب نمیشه این زخمای عمیقم
که توی هر دقیقم با تنهایی رفیقم
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music