Threem

Barzakhe Masti

گم شدم لای دفترم جدیدا و
و چن روزی میشه منم حسرته قدیمم
پیداکردم ولی خودمو تو آیینه
فهمیدم منو حتی فرشته هات ندیدن
چشارو میبندم یه شیطان جلومه
تو برزخ رویاتون اشکال نبود
این چن روزه دردمو پیکام میدونه
اون خندید جلوم ولی انگار نبود
گم میشم تویه مرزه بیداری
توی یه لحظه مردم یه لحظه ن
توی قفسه سینم یه چی ترک میخوره
دکترم میگه بکن ازش یه دنده کم
میگم ارزشی نداره خب منم برم
مگه فرقی میکنه میگه بجنگ پسر
دیگ بعده اونشو شاید تصویری نیست
این یه موردم اومدم ک بگم برم
تو تقصیرو گردنه ماها ننداز
هرکی گف میمونه چرا میره فرداش
من لخت خابیدم شبا توی سرما
اینا تیم میشدن واسه منه تنها
باشه این همه سال دوییدیم و تش
زیره استرسه کش دادیم زندگیرو رف
یه مشت یادگاره تلخ از این خاطراته شیرین
بریز سلامتی خدا بگو سیبتونو چیدیم اره
ما ک رفتیم یه نقطه تمام
پره فحشه تو دلم و یه دنیا خرابم
سوده دلخوشیمونو بانکا ندادن
دیدم واسه خالی شدن فقط پیکا جوابن
داره میره دیگ پلکام روهم
فک کنم باید تقدیرو امضا کنم
عمریه توی زمینت پیاده گشتم
تو این برزخم باید منو پیدام کنن