Mohammad Hossein Afshoun Pour

Doode Sigar

غم دیده ام از تنهاییا ترسیده ام
ولی باز من بی تو خندیده ام
رنجیده ام از این همه دوری
تکمیلم با تو چیزی کم نیست
کسی دورم نیست
لرزیدم وقتی دستات کم شد
اشک دیدم وقتی جا خنده غم شد
فهمیدم نیستم توو فکرت
تردیدم شد یقین به حست
تصویرم شده خم به ابرو
تک میرم به هر جا هر سو
تفریحم سیگار و سیگار
تشویحم یه روح بیمار
شدیدا توو فاز دیدار تو
تفریحم سیگار و سیگار
تشویحم یه روح بیمار
شدیدا توو فاز دیدار تو
تقریبا مثه بید مجنون
تخریبم این قلب مجروح
سخت میرم این مسیرو تنها
بد گیرم بیا این طلسم رو بردار
سردرد و حواس پرتو
سرگیجه تا صبح بیدار
تلخیو پر از تردیدو
رفتن همش به سمت بیراه
تفریحم سیگار و سیگار
تشویحم یه روح بیمار
شدیدا تو فاز دیداره تو
تفریحم سیگار و سیگار
تشویحم یه روح بیمار
شدیدا تو فاز دیداره تو