Shahan Saeedi

Delkhoshi

بهت گفتم نمیشم سد رات اما دروغ بود
همه دنیارو میربزم به پات اما دروغ بود
گفتم خورشید و ماه و واسه تو هدیه میارم
میشم دلخوشی دقیق هات اما دروغ بود
دروغ بودن تموم لحظه های زیر بارون
دروغ بودن تموم لحظه های زیر بارون
دروغ بود همه حرفای مسیر اون خیابون
من خیابونای شهر و با تو دوره کردم
چقد تنگ میشه این دلم برای هر دوتامون
هر جوری که باشه تنهات نمیذارم
بهت دروغ گفتم اما دوست دارم
رو شد دیگه دست این دل بیچاره
دوست داشتنم اما واقعیت داره
من برای داشتنت از ترس نداشتن
اون حرفارو میزدم که تو نری بمونی
میگشتم صبح تا شب دورت
واسه جلب توجهت
رگم رو میزدم تا خودتو بهم برسونی
ولی میخوام ازین ببعد
رو شه دست من واست
توی چشمای تو دنبال کور سوی امیدم
نمیری از خیال من
شدی عشق محال من
اینو دروغ نمیگم واسه تو جونمو میدم