Mehran Gharib

Delam Raft

در آن پاییز بارانی تو را دیدم دلم رفت
با عشقی که نمیدانی تو را دیدم دلم رفت
از اوج ظلمت و اندوه به سمت آسمان پر زد
منه در بند و زندانی تو را دیدم دلم رفت
دلم رفت
زیر رگبار نگاهت
پیش چشمان سیاهت
با تو غصه بی نشانه س
دلم رفت
با هر آهنگ حضورت
لحظه های غرق نورت
این ترانه عاشقانه است
من آن زخمی ترین بالم تو آن پرواز بی حدی
منه تبعید زنجیر و رفیق آسمان کردی
نخواه از عشق تو کم شم به سمت تو سرازیرم
من از آرامش بی تو فقط دلشوره میگیرم