Alireza Darya

Eshghe Yektarafe

وقتی تنها میشینم کنار دریا به تو فکر میکنمو
تورو هر لحظه میبینم توی رویا گُر میگیره تنمو
دل میگه پاشم برم میون موجا ببینی رفتنمو
دل من تنگ شده واست کجایی ببینی حالمو
واسه پیدا کردن تو روز و شب تو جاده شمالمو
کسی نیست زنده کنه آرزوی محالمو
نه نشد که بشه
حالمون کنار هم خوب بشه
نه نشد که بشه
آینه ی دلامون نقره کوب بشه
قسمت این بوده که
دنیامون درگیر آشوب بشه
هر وقت که دیدمت
گفتی باید بری
خیلی خوب یادمه
لحظه های آخری
دست تکون دادنت و
گریه و ترحم های سرسری