دستتو مرهم زخم من کن
حس دستای تو پاییزی نیست
آرزو هامو به من برگردون
واسه دستای تو این چیزی نیست
تو همونی که پناهم بودی
توی هر ثانیه از تاراجم
من همونم که تو هر دورانی
به پرستیدن تو محتاجم
به پرستیدن تو محتاجم
وقتی که راهم ازت گم میشه
وقتی که غرق یه دنیا دردم
دلخوشم که تو منو میبینی
چون به بخشیدنت عادت کردم
چون به بخشیدنت عادت کردم
من یه جوری به تو دلبستم
که سر تو با خودمم بی رحمم
وقتی که یاد دلم میفتم
تازه حسم به تو رو میفهمم
واسه من که تو همه دنیامی
سجده کردن به تو عین رویاست
کاش این سجده رو دنیا میدید
سجده کردن به تو انقد زیباست
وقتی که راهم ازت گم میشه
وقتی که غرق یه دنیا دردم
دلخوشم که تو منو میبینی
چون به بخشیدنت عادت کردم
چون به بخشیدنت عادت کردم