هنوزم جای انگشتات روی برگای گلدونه
گلی که تویه این خونه همیشه تازه میمونه
هنوزم عکس دیدارت توو قاب سرد چشمامه
تو که نیستی صدای تو مثل یه سایه همرامه
هنوزم کوه تنهایی کمی همی میخونه
دل خوش باورم انگار تورو برگشته میدونه
برای دفتر شعرم کلام تازه بودی تو
برای اوج آغازم یه هم آوازه بودی تو
ولی افسوس که این احساس فقط از دیده من بود
نفهمیدم که دست دوست سلاح تیز دشمن بود
هنوزم کوه تنهایی کمی همی میخونه
دل خوش باورم انگار تورو برگشته میدونه
تو که نیستی دل من مثل گلای پر پره
تو که نیستی همه جا گریه با من همسفره
تو که نیستی با دلم تک و تنها میشینم
چشمای قشنگ تو جای ابر و میبینم
هی میخوام دست ببرم ابر هایرو پاره کنم
تا سحر نگات کنم غمامو چاره کنم
تو که نیستی خونمون مثل یه قاب خالیه
هنوزم جای پاهات روی گلای قالیه
بازم شب اومد منتظرت نشستم
بازم سحر شد دیده هنوز نبستم
بازم شب اومد منتظرت نشستم
بازم سحر شد دیده هنوز نبستم
من یه عمره چشم به راهم
چشم به راه اون نگاهم
تو بیا با اون نجابت تا کنم گرم گناهم
تو از طلوع صبحی شعر التماسم
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music