Omid Negahdar

Halalet Nemikonam

تو فراموش کردن چشمات دست تنهام
کاشکی کم میکردی یذره تو از دردام
شب و روزام بد سری میشه با عکسات
خاطرات کشنده دارم چقد با دستات
حلالت نمیکنم تو بهترین روزای عمرو آتیش زدی
تو بی دلیل از شکم سیری بهم زدی
تو صربه ی بدی ب قلب عاشقم زدی
بیخیالم که عادت کردم به رفتنت
شاید اونو مثل من هوایی کردنش
دین قلبم یه چند سالی هست ب گردنش
میدونستم میشم از دستش پیرو علیل ودلم خستس از این قهرای بی دلیل
پیش مردم همش میکردم خارو ذلیل
زمینم زدی جوری که دیگه نشد پاشم
توی قلبی که بودش از سنگ نشد جاشم
شب و روزام بد سپری میشه با عکسات
خاطرات کشنده دارم با دستات
تلافی نمیکنم خداکنه به سرنوشت من نشی دچار
منم با کلی دردمو غمای بی شمار
تموم حرفای تو بود دروغ یا شعار
بیخیالم که عادت کردم ب رفتنش
شاید اونو مثل من هوایی کردنش
دین قلبم ی چن سالی هست به گردنت
میدونستم میشم از دستش پیر و علیل
دلم‌خستس ازاین قهرای بی دلیل
پیش مردم همش میکردم خارو ذلیل