Eiliya

Hagh Dasht

تو رفتی و قسمتِ سختش شروع شد
بعدِ رفتنت از فرداش
بعدِ تو هیچی مث قبلاً نشد
تنهایی همه چی فرق داشت
من که کم نذاشتم تو ولی کم اوردی
این دلو تنهاش گذاشتی با درداش
ولی بعدِ تو هرکی پرسید چرا رفت
با یه لبخند تلخ گفتم حق داشت
پشت تو هرجا خوبتو گفتم
با اینکه دیگه ربطی به من نداری
هرکی بود جا تو میدید این عشقو
ولی تو آخه دِلم نداری
ندونه هرکی
تو که میدونی بیخودی رفتی
تو که میگفتی
عاشق تر بودی بیشتر من
پس چیشدی رفتی؟
تو رفتی و قسمتِ سختش شروع شد
بعدِ رفتنت از فرداش
بعدِ تو هیچی مث قبلاً نشد
تنهایی همه چی فرق داشت
من که کم نذاشتم تو ولی کم اوردی
این دلو تنهاش گذاشتی با درداش
ولی بعدِ تو هرکی پرسید چرا رفت
با یه لبخند تلخ گفتم حق داشت
خودت میری میگی نمیشه
با اینکه خودت خواستی راهم یکی شه باهات
من نمیفهم چقد عجیبه کارات
رفتی که چی شه حالا؟
نری ببینی عاشق تر از من نی بیای
دوراتو بزنی برگردی بیای
نری ضربه‌شو بخوری یه روزی
و بفهمی چقد باهام بد کردی بیای
فرق کرده حالم، نه بدم نه خوب
دیگه از گذشته هیچی ابداً نگو
تو که زخم کردی تمومِ این دلو
دیگه مشتتو رو زخماش اقلاً نکوب
تو که خیالت راحته، تخته
ولی من هنوز برام باورش سخته
تویی که با من همه رویاتو میدیدی
یه نیش خند زدی گفتی اینجا تهِ خطه
تو رفتی و قسمتِ سختش شروع شد
بعدِ رفتنت از فرداش
بعدِ تو هیچی مث قبلاً نشد
تنهایی همه چی فرق داشت
من که کم نذاشتم، تو کم اوردی
این دلو تنهاش گذاشتی با درداش
ولی بعدِ تو هرکی پرسید چرا رفت
با یه لبخند تلخ گفتم حق داشت