سر کوه بلند آهوی خسته
شکسته دست و پا غمگین نشسته
شکسته دست و پا دردست اما
نه چون درد دلش کز غم شکسته
امان ای داد ای داد ای داد
امان ای دل ای دل ای دل
امان ای داد ای داد داد بیداد
سر کوه بلند آمد عقابی
نه هیچش ناله ای نه پیچ و تابی
نشست و سر به سنگی هشت و جان داد
غروبی بود و غمگین آفتابی
سر کوه بلند ابرست و باران
زمین غرق گل و سبزه ی بهاران
گل و سبزه ی بهاران خاک و خشت ست
برای آنکه دور افتد زیاران
سر کوه بلند آمد سحر باد
زتوفانی که میآمد خبر داد
درخت و سبزه لرزیدند و لاله
بخاک افتاد و مرغ از چهچه افتاد
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music