چکه چکه میچکم
پشت دیوار سکوت
من دارم تموم میشم
توی خواب ملکوت
توی خواب ملکوت
میخواستم شیشه ی شب
با نگاهات بشکنه
اما دیدم سرنوشت
منو آتیش میزنه
منو آتیش میزنه
من مثل یه شمع مجروح
خم شدم میون بن بست
زره زره شعله ور شد
تنه ای تنها ترین دست
میخواستم یه قصه باشم
قصه ی ساختن و سوختن
توی بهت شب و دیوار
لب و از گلایه دوختن
چکه چکه میچکم
پشت دیوار سکوت
من دارم تموم میشم
توی خواب ملکوت
توی خواب ملکوت
عاقبت شعله ی غم
میگذره از سر من
میبره دستای باد
خاک و خاکستر من
میخواستم با سوختن تن
برسم به صبح صادق
این یه رازه سر به ماهم
این یه رازه مرگ عاشق
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music