Aria Seydi

Hesse Parvaz

به یاد رنگه چشات
هنوز نگاه میکنم من آسمونو
بعد این همه سال بازم دستات بهم میده
حس خوبو
نقش بسته روی دلم نگاهه تو
میزنه قلبم هنوز که واسه تو
بیا با چشات دلو بیتابش کن
خب خودت بگو کی میمیره مثه من واسه تو
با تو دارم هنوز حس پرواز
روی قلبم گذاشتی نقش الماس
هرجا قفل کردم برام کردی درو باز
راه اومدی همه جوره بامنه لجباز
هر شب دادی بهم حس آرامشو
با تو هرچی که خواستم آماده شد
خدا عشق بهم داد و آغازشو
از وقتی که دیدم آثارشو
گذاشتی تو زندگیم همه جوره
خب همچی واسه من با تو خوبه
یاد دیوونه بازیا تو راه خونه
اگه نباشی خونه خوده زندونه
با تو آفتاب کویر برام‌‌ مثه بارونه
طوفانم بشه کناره تو آرومه
واقعیت تویی باقی خواب بوده
من همونیم مه همیشه پا به پات بوده
با تو هر بار گرفتم حس پرواز
روی قلبم گذاشتی نقش الماس
همون لحظه که رسیدی کنار من
از خدا خواستم که دچارت شم
حس کردم با تو عشقو یه باره من
تو این دنیا رسیدی به داده من
مثه یه فرشته ای توی چشای من
واسه وصف تو حتی میاره واژه کم
من گیرم توی قانون جاذبت
هر روز با تو‌میشه ای حسه تازه تر
با تو هر بار گرفتم حس پرواز
روی قلبم گذاشتی نقش الماس
با تو هر بار گرفتم حس پرواز
روی قلبم گذاشتی نقش الماس