توی تلاتم شب ولی گیر
میگذره این روزا دلگیر
باخودم همش غم دنیارو
دوره کردم ولی تو بگو که پیر
شدم توی عصر جونه ها
منه دیوونه میخونم ولی با این صدا
میرسم به شب یلدایی که نیستی کنارم
حتی تو نگام
شاید ندیدم پروازو پریدم
دور شدمو ادما ندیدن
دلتنگیا تو قلبه منه
از من دیگه بریدن
من موندمو این شبه تیره و تار
دلتنگی،بازم سیگار
روی لب من میکنه این تنهایی رو
بی تاب
من ساکن قبیله ی دور
نمیفهمم چرا مجبور
شدم بمونم توی خونه
بین یه مشت ادمکه کور
که نمیبینن روزو شب ها
چقدر سخت میگذره هر بار
منه دیوونه توی غم هام
میمونم
ساکنم، ساکنه این قلبه اروم
دلتنگ که بازم بزنه بارون
ساکنم، ساکنه این قبیله ی شوم
کاش یروزی برسه، نشم من دور
من موندمو این شبه تار
خستگیو بازم گیتار
بزنه عو واسه دلم بخونم
تا که پیدا بشه یروزی هم مهتاب
من ساکن این قلبه سنگی
میگذره ولی روزا که قشنگ نی
با خودم درگیر نگاتم
بگو میفهمی
دل دادم به دست خاکه بارون زده
من موندم ولی بگو که حالم بده
اروم اروم از نگا دور شدم
من مجبور به بودن شدم
ساکنم ، ساکنه این قلبه خون زده
بگو ولی
دل میکنم، میرم باز بی دلیل
ارومم اما دلم تاب نداره
میگذره بازم این ستاره
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music