Mehdi Moghaddam

Nisti Nemisheh

وقتی که میرفتی نگاهتو دیدم
حس عجیبی داشت که من نفهمیدم
عطری که دوست داشتم روی لباست بود
بغضم گرفت یک آن کاشکی حواست بود
فکر سفر بودی پشت سرت بودم
من از همون لحظه در به درت بودم
تصویر تلخی داشت روز جداییمون
پاییز به قلبم به زد منو شب و بارون
نیستی و ببینی که دلم گرفته
نیستی عطرت اما از پیشم نرفته
هیشکی واسم آخه مثه تو نمیشه
اسمتو مینوِیسم رو بخار شیشه
دلم میخواد که این در با تو دوباره واشه
چشامو وا کنم بگم آره صدای پاشه
یه فکری کن عزیزم برای انتظارم
کاشکی بیای ببینی بدجوری بیقرارم
نیستی و ببینی که دلم گرفته
نیستی عطرت اما از پیشم نرفته
هیشکی واسم آخه مثه تو نمیشه
اسمتو مینوِیسم رو بخار شیشه