Milad Ghazi

Felbedahe

نميخواستم واژگانو وا بگام به سمت
هرچي خالتور ، الان عقربت رو ميزه
نزن تو اِدّعاي آرتور ، بي شك ميتركونه
يكتا يك به يك شمارو ، روحِ beat سواره
روي مين قِل ميده اُبارو ( اوبي ها ) تا كه
جر بده قُواتو ، ميرسه به مرز بين Shake
ريتم و شكل بيت tomorrow , اينجا
سرزمين مَنِ اين زير زمين خاكي ، قلمرو
يه ملت شدن و برعليه من يه شاكي
هرچند از آخر اولين و ما برتريم زِ بهترين و
رمز زندگي يعني يه به سمت زيقياي
هرزترين و پست ترين ، يه شصت ميدم
كه پس بدم به لش ترين كه سرتريم يه
سردريم كه سروريم و خط رو خط زديم
بگيم كه كل دارين يا كم دارين آآآآ ما فرق
داريم با به فرقه هاي فرّاري كه فِر داديم
يه دل داريم كه دريارم ول داديم تو گِِرداب
گِردالي كه گِي دارين بدون تا أبد ما hate
داريم از و باربيايي كه فاز داديم ، رو بيت گفتار
ما قل داديم كه گل بديم به كُل جمع يه
رول بديم ، ميگن كه قُلدُريم و دافيارم
مثل قلوه قورت داديم تا فِلبداهه ول
بديم و درنهايت قفله هارم مثل كُل
حُفره هامون هُل بديم ، بريم ما بالا و
قُله هارو فتح كنيم پُل كنيم و رد كنيم
و آسمونم لمس كنيم و خورشيدم
مَست كنيم و تشعشعاتم وصل به سقف
آرزوها فرض كنيم ، نسخ نباشيم يه
دٓوا نُسخه پيچ كنيم با خط نٓسخ كه
پاشين ، از نسل من تو لاشي ،
ضربه هايي خوردي كه شدي يه
دخترك كه بيست چهاري به زير ماست
فقط ٢٤ ليتر تو چيز ماست قدرتم بهت
ميگه كه شاخ نشي تو قصه باز ، حتي
اگه زبر باشي تيزي رو ميدم بهت تا
لب و دهن ورم كنه و ريشت خشك
بشه چون فازي كه برداشتي فيوزش
دست ماست ، گفتار بيتو پاس ميده
پس برو برو برو رسماً به رسماً به
گُلا رول ميشه لاي پيپرم ، علفارو
ويجين كرده ليبلم ، مُخا رد داده
روي table ام انگار تاك تيك شده
واسم تا يه تيك برم ، آآآآ ، سلامتيت

ميخوام ٢ تا پيك برم ، نوش كنم ،
ال اس دي بزنمو بچسبم به سقف
گوش كنم ، دوس دارم دنيارو همه
جوره رنگي ببينم ، پليس بشم و
بنگيارو تو حال منگي بگيرم آآآآ چِِت
رو بيتم ترمز بريدم جوري قفلم انگار
تنگه هرمزو گشاد كردمو فكر فضاي
جديدم توي ديدم مسافرا دربست توي
رين ، پذيرايي به صرف نيكوتين شده
باز شده ديرم داش ادامه بدم