رهایی تا پر کشیدن جز پیوندت ندارم
من رویایی رها تر از لبخندت ندارم
تا کی قفس و غم و دلسردی
منو عادت شبگردی تو بگو
آوازه خوانی را این سعی فانی را
در کوچه ات هر شب برپا کردم
شاید فقط شاید قلبت به رحم آید
اما چه بی مرحم برمیگردم به سمت دردم
این شعر بی سر با ماه من از شب
حرفی نزن در گوش او نگو
باری دگر تر شد چشمان من
آوازه خوانی را این سعی فانی را
در کوچه ات هر شب برپا کردم
شاید فقط شاید قلبت به رحم آید
اما چه بی مرحم برمیگردم به سمت دردم
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music