تو واویلایی تو واویلایی
به تو دستم نرسد ای پری رویایی چه بلندست غمت مثه شب یلدایی
من که مجنونمو عشقت به جنون برد منو
غرق تو میشم ای جانان چقد دریایی
نازنیم بیا و گره ی غم بگشا حیف و صد حیف که امشب منمو تنهایی
جای خالی تو را پر نکند هیچ الکل چشم تو دارد هنر گیرایی
روزگارم چه تباه است بدون رخ تو ای که در شهر شدی شهره ی هر زیبایی
به تو دل بستمو گفتم به یقین لیلایی
این خطای دل من بود تو واویلایی
روزگارم چه تباه است بدون رخ تو ای که در شهر شدی شهره ی هر زیبایی
به تو دل بستمو گفتم به یقین لیلایی
این خطای دل من بود تو واویلایی
دست بردار از این عشوه ی عاشق کش خویش دل من بردی و بازم تو کم پیدایی
گفت حافظ به کنعان برسد یوسف من عاقبت عشق تو شد معرکه ی رسوایی
عاقبت عشق تو شد معرکه ی رسوایی
وعده دادی که به دیدار من آیی روزی جان به لب میرسد و نیست دگر فدایی
روزگارم چه تباه است بدون رخ تو ای که در شهر شدی شهره ی هر زیبایی
به تو دل بستمو گفتم به یقین لیلایی
این خطای دل من بود تو واویلایی
روزگارم چه تباه است بدون رخ تو ای که در شهر شدی شهره ی هر زیبایی
به تو دل بستمو گفتم به یقین لیلایی
این خطای دل من بود تو واویلایی
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music