Fardad Rasekh

Dige Nisti

منو گیتار و تنهایی کنار این اتاق سرد
تو و عطر نفسهاییکه خیلی دورن از این مرد
منو سوز سیمای این گیتار
تو و آهنگ محبوبت به یادت میزنم صدبار
دیگه نیستی ولی یادت نمیره هرگز از یادم
توی این رگبار تنهایی مثه شمعی توی بادم
دیگه نیستی ولی یادت نمیره هرگز از یادم
توی این رگبار تنهایی مثه شمعی توی بادم
منو رویای دستاتو گرفتن توی هر لحظه
تو و اون حقیقت تلخی که این توهم محضه
منو یاد تو و عشقت که حال دل رو بد کرده
تو و اون عطر گیسو که تنفسهامو سد کرده
دیگه نیستی ولی یادت نمیره هرگز از یادم
توی این رگبار تنهایی مثه شمعی توی بادم
دیگه نیستی ولی یادت نمیره هرگز از یادم
توی این رگبار تنهایی مثه شمعی توی بادم
منو اون آخرین دیدار شب میلاد دل کندن
تو آسون رد شدی از دل مثه روحی که رفت از تن
منو گلدون خالیو ی عالم خاطره اینجاس
تو اما بی خبر از ما مثه دریاچه از صحراس
مثه دریاچه از صحراس