وقتی به خلوت شبهام
گرگای غم حمله کردن
پوست اشکمو دریدن
که بفهمن پره دردم
وقتیکه تنهایی بود و
منو غصه و اتاقم
وقتی جنون خیمه میزد
که ی شب بیاد سراغم
وقتیکه عشق شعله ور شد
قلبمو سوزوند و خوابید
وقتیکه چشمای کورم
جز تو هیچکس رو نمیدید
وقتیکه زجر میکشیدم
توی بغضو کینه و قهر
یا وقتیکه تحقیر شدم
با سگای ولگرد این شهر
تو نبودی
تو نبودی تو نبودی
تو نبودی نه نبودی
حالا من خالیو تنهام
توی حجم خاطراتم
حالا که حسی ندارم
که بهم بگه باهاتم
یاد روزایی میوفتم
که توو تصویر تو سر شد
شبایی که خاک چشمم
توو تمنای تو تر شد
وقتیکه درد دلامو
ابرای پاییزی بردن
وقتی توو اوج شلوغی
خاک تنهاییمو خوردم
وقتایی که جون میدادم
که نشم راضی به کوچه
وقتی هیچ گلی نداشتم
توو دوتا دستای پوچت
تو نبودی
تو نبودی تو نبودی
تو نبودی نه نبودی
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music