توو این جاده ی سرد و بی انتها تو همراه پاهای خستم شدی
من از هیچ بودن شکوفا شدم تو معنای چیزی که هستم شدی
غریبی که از دور به من میرسید صدایی که آرامشو هدیه کرد
همین شد که گفتم توی این مسیر میشه به کسی مثل تو تکیه کرد
به خنده ای مسافر که شب تا سحر به اندازه ی پلک تو جون داره
سحر میشه و باز توو آغوشمی که این بازی تنها ی قانون داره
از اون روز کنار مسیر یخی با لبخند تو تازه و سبز شد
گل آرزوهام جوونه زد و بازم سقف این خونه بی مرد شد
تا وقتی نفس باشه توی تنم تورو با تموم وجودم میخوام
توو روزایی که زندگی ساده نیست کنارت میمونم باهات راه میام
به خنده ای مسافر که شب تا سحر به اندازه ی پلک تو جون داره
سحر میشه و باز توو آغوشمی که این بازی تنها ی قانون داره
توو این جاده ی سرد و بی انتها تو همراه پاهای خستم شدی
من از هیچ بودن شکوفا شدم تو معنای چیزی که هستم شدی
غریبی که از دور به من میرسید صدایی که آرامشو هدیه کرد
همین شد که گفتم توی این مسیر میشه به کسی مثل تو تکیه کرد
به خنده ای مسافر که شب تا سحر به اندازه ی پلک تو جون داره
سحر میشه و باز توو آغوشمی که این بازی تنها ی قانون داره
از اون روز کنار مسیر یخی با لبخند تو تازه و سبز شد
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music