Iman Roozkhosh

Baroon

میبینم چشماتو چشمه اشکاتو
مثل نور خورشید میتابم من با تو
تشنه لبهاتو گرمی دستاتو
نگو به من که نمیخوام باشم با تو
نگو به من که نمیخوام باشم با تو
نگو به من که نمیخوام باشم با تو
صدای بارون و فصل زمستون و
دستمو بگیر با هم بریم بیرون و
شبای تاریک ماه و نور شیک و
با هم رد شیم از کوچه های ماریکو
صدای بارون و فصل زمستون و
دستمو بگیر با هم بریم بیرون و
شبای تاریکو ماه و نور شیک و
با هم رد شیم از کوچه های ماریکو
چترتو وا کن
منو تو خودت و دنیات پیدا کن
چشماتو نبند دل من خونه تویه دیوونه
موندن آسونه
اما میدونی اونی که میمونه من
صدای بارون و فصل زمستون و
دستمو بگیر با هم بریم بیرون و
شبای تاریک ماه و نور شیک و
با هم رد شیم از کوچه های ماریکو
صدای بارون و فصل زمستون و
دستمو بگیر با هم بریم بیرون و
شبای تاریکو ماه و نور شیک و
با هم رد شیم از کوچه های ماریکو