با یه فنک روشنش کرد
حکم اول سینشو سوخت
با گلایه با خودش گفت
کی تورو تو دستم آورد
دود تو خاکستری نیست
مرگ تدریجیه یک عشق
اون طرف فراموشت کرد
از تو دل کند بی تو پشت کرد
فیلترت روی لبانش
بوسه از تو میگرفت
میداد به یارش
اما یار بی معرفت بود
اشک دید بروی خودش نیاورد
با یه فنک روشنش کرد
وسط دست های سردم
سرفه میزدم اگرچه
نمیفهمیدم چه کردم
طعم لی هایه تو رفته
حالا لب هام پر دوده
اگه دستامو بگیره
جای دست تو کبود
وسط رویای دودی
من نبودم تو نبودی
وسط رویای دودی
من نبودم تو نبودی
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music