Ehsan Rorschach

Vaghte Raftan

بعضی وقتا میخوام گریه کنم حیف که نیستش دست خودم
وگرنه اینقدری میریختم تا سکته کنم
ی گوشه نشستمو حرص میخورم توو فکرم
این ادمایی که به خونم تشنه شدن گیر افتادم توی ذهن خودم
آرزوهایی که پشت سرم له میشدن
میخوام این دفه فرش زیر زندگیمو قیچی کنم
جدا کنم خوبو بد و ولی الانم کسی نمونده پیشم نکنه توی دنیای دیگم
نکنه مردم همش اینه ذهنیتم نمیفهمن چی میگم میگن دارم لج میکنم
عین مو زیر فندک هی دارم کز میخورم
غصه هامو دارم ی گوشه دنج میخورم
گیج میشدم هر روز بدتر از دیروز گفتم اینم میگذره
بهتره روز بدی تا اینجا که بود روز بدی
دیگه واسه حرف زدن نمونده لبی نمونده
حرفام ی کم غصه داره بقیشم میگم ی وقت نشه نصفه کاره
که هر کسی واسه حرفامون کشته داده حالو روز این اخیر حس مرگو داره
حرفام ی کم غصه داره بقیشم میگم ی وقت نشه نصفه کاره
که هر کسی واسه حرفامون کشته داده حالو روز این اخیر حس مرگو داره
هر روز بدتر از دیروز گفتم اینم میگذره