Sohrab Asadi

Dastat

دستات مال من بود
چشمات مال من بود
قلبت کجا بود نمیدونم
عاشق تو بودم
ای گل دل سنگم
رفتیو تنها شد دل تنگم
گریه ت پیش من بود
غمهات واسه من بود
خنده ت کجا بود نمیدونم
ارزوی قلبم
لحظه به لحظه مرگ
در عمق نفسهام پره از درد
گوشه اتاقک عشق تو نشسته
قامتش خمیده دل شکسته
جای تو زانوهام در بر اغوشم
دل سنگ کردی فراموشم
رفتیو موندمو مردم
وقتی که جون می سپردم
عکستو خاطر تو رو به روم بود
وقتی میای دیره
گریه ت میگیره
بدونی عشقت ارزوم بود
هرگز ندونستی
وقتی که میرفتی
به زیر پاهات دل من بود
هرگز ندونستی
وقتی که میرفتی
به زیر پاهات دل من بود