تولد پاییز و یادت هست
کدوم یک از روزای آذر بود
احساس میکردم که درگیری
یادت میاد شبای آخر بود
وقتی که پیشم بودی اون لحظه
حال عجیبی تو چشات دیدم
گفتی که امشب یکمی خستم
رد کردم و با طعنه خندیدم
تولدت هر سال یه جور خاص
تو کافه بودش یا تو خونه
امسال فکرت با چنتا عکس
جای تو تو این خونه مهمونه
احساس اون روزا یادت بیار گاهی
با من تو این قصه هر سال همراهی
پای غرور تو دنیامو سوزوندم
تو رفتی اما من تا آخرش موندم
تو کافه میشینم امسالم بی تو
یک شمع مال من یک فوت مال تو
باید برم بیرون یادم برم گاهی
مسوول تنهاییم تویی که خود خواهی
باید برم بیرون یادم برم گاهی
مسوول تنهاییم تویی که خود خواهی
باید برم بیرون یادم برم گاهی
مسوول تنهاییم تویی که خود خواهی
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music