داند آنکس که ز دیدار تو برخوردار است
که خرابات و حرم غیر در و دیوار است
ای که در طور ز بیحوصلگی مدهوشی
دیده بگشای که عالم همهگی دیدار است
دلمو باختم
دلمو باختم
دلمو باختم
دلمو باختم
همه پامال تو شد خواه سرو خواهی جان
و آنچه در دست من از توست همین پندار است
از تو ناقوس بدست من مست است که هست
و ز تو طرفی که ببستیم همین زنار است
دلمو باختم
دلمو باختم
دلمو باختم
دلمو باختم
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music