چه میکشم از دوره ای که باورم سرکوب شد
تا بدترین آمد به چشم بَد لاجرم محبوب شد
من مشت در گل مانده ام با ساقه ی دستان تو
شاید زمین آماده ی یک اتفاق خوب شد
من عاشق تو و چشم تو و خواب نگاه تو شدم
چشمان تو شرط من است مشروطه خواه تو شدم
با این همه بگذار من بر عشق تو تکیه کنم
یک شب بدون درد در آغوش تو گریه کنم
چون عاشقت ناز تورا با قیمت جان می خرد
از گندم گیسوی تو بر سفره اش نان می برد
هرکس تورا از من گرفت دلسنگ چون دیوار بود
این سر به جای شانه ات همواره روی دار بود
من عاشق تو و چشم تو و خواب نگاه تو شدم
چشمان تو شرط من است مشروطه خواه تو شدم
با این همه بگذار من بر عشق تو تکیه کنم
یک شب بدون درد در آغوش تو گریه کنم
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music