Sajad Moradian

Boghz

یه روزی یه بی پناه شدم
یه روزی بی قرار شدم
چشامو ببین گریه داره هنوز
ببین که آواره شدم
یبارم شده اسممو صدا بزن
بگو که دردمو به کی بگم
چه سخته تنها شدن
زیر بارون قدم زدن
جدایی ما آرزوی عالمه
یه خط رو آرزوهاشون بزن
تمام تو سهم منه بزار بگم
به عکس و خاطراتمون قسم
بغض روی بالشت چه بد شد حالش
اونی که دوست داره دوباره سردرد داره
برس به دادش
دل بهونه داره راهی نداره
دوباره پشت پنجره
که از همیشه بدتره
می دونی چشم به راهه
چجوری تو دلت اومد
به سادگی ولم کنی
تو بدترین شرایطم
همه چی رو عوض کنی
دوباره هق هق و یه درد
که بی تو توی قلبم
به آتیشم کشونده و
تموم نمیشه اشکم
هوای بی کسی رو
اونکه عاشقه میدونه
دلت براش میمیره و
نمیخوای اون بدونه
روی بالشت چه بد شد حالش
اونی که دوست داره دوباره سردرد داره
برس به دادش
دل بهونه داره راهی نداره
دوباره پشت پنجره
که از همیشه بدتره
می دونی چشم به راهه